تأثیر رنگ در بازدهی سازمان

محیط کار باید از نظر:
 زیبایی و هماهنگی مثل گردشگاه،
 پاکیزگی و بهداشت مثل آرایشگاه،
 دلبستگی و تعلق خاطر مثل زادگاه،
 روحیه کار و تلاش مثل ورزشگاه،
 معرفت اعتقادی واخلاقی مثل عبادتگاه،
 اندیشه و دانش مثل دانشگاه،
 هنر و خلاقیت و محصول جدید مثل نمایشگاه،
 رعایت نظم و انضباط مثل اردوگاه،
 کار، تولید وصنعت مثل کارگاه،
 جستجوی مشکل کار و تولید و حل آن مثل شکارگاه،
 امنیت خاطر و حل مشکلات زندگی مثل پناهگاه،
 باشد.

دانش ارگونومی و دکوراسیون اداری  ، همواره به دنبال ارائه ی راهکار هایی در جهت تعامل بهتر و کاراتر انسان با محیط کار و زندگی اش بوده است . بر اساس اصول مطرح در این علم ، افزایش ایمنی ، بهداشت و کارایی محیط با توجه به طراحی ، جنس و کیفیت تجهیزات و تسهیلات موجود در محل کار و زندگی تأمین میشود . عامل رنگ در محیط کار نیز از دیگر موضوعات دخیل در این خصوص می باشد که دقت ویژه ای را طلب میکند .


اولین نشانه های هنر نزد بشر به دوران غار نشینی او و حکاکی تصاویر روی دیواره غارهای لاسکو باز می گردد. این خود نشان دهنده نیاز و حساسیت انسان بدوی به جنبه های مختلف زندگی است که اگر بخواهیم آن را با مفاهیم امروزی بسنجیم پر بیراه نیست اگر بگوییم انسان از آغاز خلقت به دنبال مدیریت بر زندگی خویش بوده است. اما این پیوند مدیریت با هنر که ظاهراَ آن زمان به شکل نوعی دکوراسیون و هنر محیطی ظهور پیدا می کند. همچنین همزیستی انسان ها با یکدیگر از یک سو و لزوم سازگاری وی با محیط پیرامونش از سوی دیگر ناخودآگاه سبب ظهور رهبری و مدیریت می شود. در واقع تاریخ مدیریت را باید از جایی بدانیم که انسان مالک می شود، خواه مالک یک غار و خواه صاحب یک خانواده، به هر تقدیر این روند با ظهور خاندان ها و قبایل از مدیریت به رهبری تغییری وجهه می دهد و با یکجا نشین شدن آدمی و ظهور تمدن های اولیه به صورت جدی مفهوم مدیریت مطرح می شود. هرچند در آن زمان به این رهبری و مدیریت به عنوان یک علم نگاه نمی شد اما در بررسی تاریخ تمدن بشر گونه هایی جدیدی از مدیریت نظامی و مدیریت شهری را می توان یافت.

بیشتر بخوانید :ظاهر دفتر کار و تاثیر مبلمان اداری بر آن 


پس از اعصاری که هنر و مدیریت نزد بشر رو به تکامل می نهد در دوران رنسانس به اعتلایی نسبی می رسد. این اعتلا نیز مرهون ظهور مشاغل و پیشه ها بود که در آن افراد به دنبال فروش بیشتر و در نتیجه مدیریت بهتر بوند و جالب تر آنکه تا این زمان هنر و مدیریت همپای هم و در کنار هم پیش رفته اند. اما تحول اساسی ذهن بشر پیرامون دو مفهوم هنر و مدیریت از انقلاب صنعتی و رونق کارخانه داری شکل می گیرد، یعنی زمانی که صاحبان مشاغل و کارخانه داران از یک سو به مفاهیم مدیریتی توجه نشان می دهند و از دیگر سو به نقش مهم هنر و چگونگی محیط کار گوشه نظری دارند. شاید همین امر هم باعث ظهور ارگونومی شد.

با ظهور هنر دکوراسیون و جدی شدن مفاهیم هنر محیطی در قرون اخیر بحث داغ سازگاری محیط کار با کارکنان قوت گرفت تا امروزه به صورت یک علم در کنار هنر به ادامه حیات بپردازد و جالب آنکه محکم ترین پیوند علم و هنر نیز در همین زمینه است.


در این نوشتار سعی نگارنده بر این است تا با بیان تجربیات و تعاریفی که از منابع بسیار محدود استخراج کرده است بپردازد و بیشتر با تکیه بر دانش و تجربیات هنری خود پلی را میان هنر و مدیریت ایجاد کند پلی که قصد ندارد تا مفاهیم مدیریت هنری و یا هنر مدیریتی را بررسی کند بلکه تلاش می کند تا نقش هنر را مدیریت سازمان واکاوی کرده و بر لزوم آگاهی نسبی مدیران از مفاهیم اولیه هنر تأکید کند.

این نوشتار مبتنی بر این فرضیه شکل گرفته است که به نظر می رسد نقش و کارکرد رنگ در سازمان به پویایی و افزایش کارایی سازمان منجر می شود و در پی پاسخ به این سوال است که آیا وجود حداقل اطلاعات هنری در یک سازمان و توجه مدیران آن به مفاهیم هنری می تواند باعث افزایش راندمان کاری سازمان شود یا خیر؟ و اینکه میزان این اثر گذاری تا چه حد است؟ امید آنکه علیرغم نقصان های فراوان علمی که باعث شد تا نتوانم نام مقاله را بر این سطور بگذارم و تنها به عنوان نوشتار بر آن تأکید کنم پاسخگوی سوال بالا باشد.

شرایط محیطی عامل موثر در کار کردن:
 شرایط محیط نقش بسیار مهمی در انجام کارها دارد. یک کار یکسان در دو شرایط و موقعیت جداگانه می تواند نتایج متفاوتی به بار آورد. عموماَ شرایط و موقعیت های محیطی مساعد برای انجام کار و متناسب با نوع کار، روند انجام کار را سرعت می بخشد. از عمومی ترین شرایط محیطی، نور، فضا، سروصدا و... است. هر چند برای برخی مشاغل شرایط محیطی ویژه و اختصاصی تری نیاز هست. تحقیقات مختلف مربوط به حوزه روانشناسی صنعتی و سازمانی نشان می دهد انجام کار در محیط های دارای نور مناسب، تهویه هوای مناسب و فضای کافی تأثیر مثبتی روی شیوه عمل کارگران دارد.


اما لازم است پیش از هر چیز به تناسب محیط کار با آرایش ظاهری آن توجه شود بنابراین بهتر است تا به طبقه بندی مشاغل هم توجه کنیم. مشاغل مختلف را بر اساس ملاک های متفاوتی می توان تقسیم بندی کرد. ممکن است بر اساس اینکه مشاغل به چه شیوه ای انجام می پذیرند؟ چگونه انجام می گیرند؟ چه ویژگی هایی برای افرادی که به این مشاغل می پردازند، درنظر گرفته می شود؟ مکان هایی که در آنجا انجام می گیرند، دسته بندی های مختلفی وجود داشته باشد. اما در اینجا فقط به طبقه بندی هایی اشاره شده است که اثرات مستقیمی در چگونگی آرایش محیط کار دارد.

<<آدینا پاسخی شایسته به سلیقه شما >>لطفا با کارشناسان بخش فروش ما با شماره 44620086در تماس باشید .